ویانا و غذا دادن به کبوترها / جمع کردن تخت نوزادی/علاقه به جوراب های نوزادی
ویانا جونم برای اولین بار یه روز جمعه سه تایی رفتیم تا یه کبوترها غذا بدیم حالا این شما و این هم عکسات با کبوترها اینجا 1 سال و 3 ماه داری عروسکم اینجا از پرواز دسته جمعی اونها یکم ترسیده بودی و داری میگی :ترس خوب دخمل کوچولی ما دیگه کم کم داره بزرگ میشه و این تخت نوزادی دیگه براش قابل استفاده نیست بنابراین من و باباسامان تصمیم گرفتیم که جمعش کنیم و البته قسمت جلوی تخت کیتی اتاقت رو هم برداشتیم تا بتونی راحت بالاش بری و تازگی ها همش میری سراغ کشوهات و جوراب و لباس های نوزادیت رو بر میداری و میگی که تنت کنم و هرچی من م...