سالگرد عقد عمو مهدی و مریم جون
سه شنبه 19 شهریور 92
عمو مهدی و مریم جون سالگرد ازدواجتون قد تمام عروسک های دنیا مبارک ( ویانا)
البته ما وقتی دعوت شده بودیم خبر نداشتیم و فکر کردیم برای شب نشینی و شام داریم میریم و بعدش همراه با خود مریم جون ماهم سوپرایزشدیم
شب خیلی خوشگلی بود و خیلی هم خوش گذشت و کباب هایی که عمو مهدی درست کرده بود مثل همیشه خوشمزه و عالی بود البته ویانا جونم شما هم تو شیطونی کم نذاشتی و حسابی ورجه وورجه کردی از اونجایی که تازه راه رفتن رو شروع کردی و در حال حاضر عشق بالا رفتن از پله رو داری خونه عمو مهدی بیشتر از همه به شما خوش گذشت چون خونشون دوبلکسه و تا دلت بخواد پله داره .
من و بابا سامان از یه طرف ارغوان جون عزیزمن هم از طرف دیگه تمام طول شب رو با شما در حال ژله نوردی بودیم حالا بماند که بعضی از مهمون های عزیز هم با تو چند بار اومدن تا بالای پله ها
از خوش شانسی شما آشپزخونه هم با یه پله از سالن جدا می شد
این هم هیلدا جونی دخمل فاطی جون که یه دخمل خیلی خوب نازه که عاشق عکاسیه و هروقت که جایی خونوادگی باهم هستیم با شما خیلی بازی میکنه و عاشق بچه هاست اینجا هم داره همراه بابا سامان به بالا و پایپن رفتن شما کمک میکنه
بالا پایین بالا پایین
این هم از شاهکار جنابعالی در موقع عکس گرفتن
این هم یه عکس شما تو بغل ارغوان جون قشنگ و دوست داشتنی من که شما رو هم خیلی دوست داره و همه جا با محبت کلی وقتش رو برات میذاره
عمو مهدی و مریم جون سالگرد ازدواجتون هزاران بار مبارک الهی سالیان سال در کنار هم و بالا سر ارغوان جون و امیر جون به شادی و سلامتی زندگی کنید