عکس های آتلیه یک سالگی ویانای عروسکی من
امروز 12 آبان 92
ویانای ملوس من امروز یک سال و یک ماهه شدی و الان که دارم این پست رو برات مینویسم خیلی زیبا خوابیدی ، روز هایی که سرکار نمی رم و خونه هستم خیلی بیشتر آرامش داری و میخوابی ولی صبح هایی که سرکار میرم هنوز ساعت 8 نشده از خواب بیدار میشی
روز به روز شیرین تر و نمکی ترو لوس تر و وابسته تر به من داری میشی و کلی کلمات جدید یادگرفتی
بابابابا یعنی باز کن
نَهههههههههههه یعنی نمی دم
پاپاپاپا یعنی برام بذارین پایین
ادَ ادَ ادَ یعنی موبایل و تلفن
حاج حاج یعنی حاجی فیروز ( منظورت عرو سک حاجی فیروزیه که عید امسال برات خریده بودیم و آواز میخونه)
جیززَ یعنی هرچیزه داغ
ویژ یعنی سرسره
عباسی یعنی تاپ
ابس یعنی اسب
شی یعنی شیر
آبَ آبَ آبَ یعنی آب ( که معملاپشت سر هم ویه ریز میگی البته برای حموم و آب بازی هم به کار میبری)
پیست یعنی پستونک
اَدَ اَدَ اَدَ یعنی یه چیزی رو به زور می خوای بگیری
نَ نَ نَ یعنی یه چیزی رو نمی خوای با زبون خوش بدی
و تا الان 7 تا مروارید خوشگل تو دهنت داری 4 تا بالا و 3 تا هم پایین
اینجا هم عکس هایی رو که 2 هفته قبل از تولدت به آتلیه برده بودم گذاشتم
این چند تا عکس رو هم فیلمبردار تولدت ازت گرفته بود که تازه بدستم رسیده و دلم نیومد اینجا نذارمشون