واکسن(MMR) یک سالگی ویاناجونم
سلام ویانای نازم
یکشنبه 16 مهر 92 یهنی دو روز بعد از تولدت نوبت واکسن زدن داشتی که همراه پدری به مرکز بهداشت بردمت (واکسن MMR یعنی سرخک و اوریون و سرخچه)
برای اندازه گرفتن قدت وقتی روی اون تخت خوابیدی به بهانه من شروع به گریه کردی ولی....
ولی وقتی پرستار داشت وزنت رو میگرفت و نازت میکرد همینطور هاج و واج بهش نگاه میکردی
دقیقا موقع واکسن زدن هم با اینکه سوزن سرنگ رو داشت توی بازوی دستت فرو میکرد با همین
قیافه نگاش میکردی و من هرلحظه منتظر جیغ و دادت بودم که با کمال تعجب تا پایان واکسن زدن صدات
در نیومد و فقط نگاه کردی
خدا رو شکر باز هم همه چی خوب بود و جای هیچ نگرانی نیست و از من هم خواستن که یک آزمایش خون و یک آزمایش ادرار برای شما انجام بدم و جوابش رو ببرم برای پرونده که این کار رو هم در هفته بعدش انجام دادم و البته باید بگم که بعد از واکسن تی نکردی اما هقته بعدش خیلی سخت مریض شدی و تب وحشتناکی کردی که بی سابقه بود و من به معنای واقعی نمی خوابیدم مبادا لحظه ای ازت غافل بشم و مرتب پاشویت میکردم و حتی چند روز برای اینکه در کنارت باشم مرخصی گرفتم طوری که حتی شیاف هم تاثیر نداشت و چند بار دکتر بردمت تا اینکه یکی از دکتر ها بهت شربت ایبوپروفن داد و تبت پایین اومد الهی که همیشه سلامت باشی عزیز دلم نمی دونی وقتی که مریض میشی من و باباسامان چه حالی پیدا میکنیم
وزنت 9 کیلو 500 گرم
قدت و نیم 74 سانت
دور سرت 44و نیم سانت