ویانا در شهر بازی مهتاب قم
سلام عروسک کوچولوی من
هفته اول اردیبهشت چند روزی رفتیم خونه عمو وحید و مژگان جون و هرچند که همون شب اول حال شما یکم بد شده و نذاشتی تا صبح من بخوابم ولی با این حال چند روز بعدش حسابی بهمون خوش گذشت و هم به شهر بازی مهتاب رفتیم و هم به پیست کارتینگ بزرگ قم که ماشین هاش فوق العاده بود و پیستش هم نسبت به جاهای دیگه بزرگ تر بود وما بزرگترها هم حسابی کیف کردیم
اینجا باربد جون با بردیاجون سربازی کامپیوتری حفشون شده بود که شما رفتی تا باربد رو دلداری بدی
این جوجوها رو هک من دوروز قبل از رفتن به قم برات خریده بودم که موقع رفتن هم جعبه شون رو همراه آب و دونه تو بالکن گذاشتیم و وقتی برگشتیم اثری از جوجوها نبود مثل اینکه اونهاروئ کلاغ خورده بود
اینجا داری میگی بهش دست زدم بال بال میزنه وای وقتی حرف میزنی میخوام بخورمت
جیگر نفس جوجوووو زندگی دوست دارم برات میمیرم