ویاناویانا، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 25 روز سن داره

ویانا جوجوی زندگی ما

لحظه های سخت بعد از واکسن

1391/11/22 2:46
نویسنده : مامان آنی
1,014 بازدید
اشتراک گذاری

ویانا جوجوی من بعداز واکسن وقتی اومدیم خونه شروع کردم  جای واکسن رو به گفته پرستار  مرکز بهداشت با یخ کمپرس کردن تا هم دردت کمتر بشه و هم قلمبه نشه و هم تب نکنی البته حسابی بی حال شده بودی و با اینکه هر 4 ساعت یکبار بهت قطره استامینوفن می دادم اما تا پات رو تکون میدادی دردت میگرفت ولی خدارو شکر زیاد تب نکردی و از فردا هم برات با کیسه آب گرم کمپرس کردم تا خانم کوچولوی من خوب شد

 

این هم جای واکسن سه گانه  جوجوی نازم

واکسن 4 ماهگی

اینجا ویانای گلم حسابی پاش درد میکردniniweblog.com

واکسن 4 ماهگی

شب سختی بود من بالا سرت نشسته بودم دعا میکردم که تب نکنی niniweblog.comقشنگ نازم و تو چقدر زیبا و معصومانه خوابیدی

واکسن 4 ماهگی

همش از رو بالشتت غلت میزدی و از تشکت میومدی بیرون

واکسن 4 ماهگی

اینجا هم روز بعدش که دیگه خطر تب کردن رفع شده بود و من با کیسه آب گرم دارم کمپرس میکنم 

کمپرس آب گرم 

 

 

niniweblog.comniniweblog.comمامان آنی عاشقتهniniweblog.comniniweblog.com

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

پرهام
22 بهمن 91 10:52
شاه نی نی
22 بهمن 91 12:27
عسیسم. چه نازه ماشاله
مرجان مامان آران
22 بهمن 91 18:30
واییییی میدونم خیلی سخت بود که واسه من گذشتتتتتتتت حالا مونده1سالگی ارانننن خدارو شکر به خوبی تمومشد
هما
22 بهمن 91 19:23
بچه با تحمليه.ماشالله بدنش قوي بوده.
نیم وجبی
22 بهمن 91 19:58
وای جااانم عزیزم اوفت کردن؟کسری ماهم زیاد اذیت نشد یا از مردونگیش بود بروز نمیداد خوابیدنشووووو...روز به روز شیرین تر میشی ویانای گلللل
مامان ثمر
23 بهمن 91 9:21
خاله جون آنی با اجازه من میخوام با ویانا جونم دوست باشم اگه اجازه بدی لینکتون کنممممم
مامان کیان کوچولو
25 بهمن 91 0:06
واااااااااااای میدونم عزیزم خیلی سخته ..

ممنون از همدردیت مامان کیان جون

مامان ایسان
30 بهمن 91 8:37
اخی عزیزم نبینم درد داشته باشی


fattaneh
4 اسفند 91 13:22
مبارکه گلم میدونم که درد کشیدی اما به خاطر سلامتی خودت نازنینم تازه مامان خوشگلت حسابی به تو میرسه.دستش درد نکنه.میبوسمت.