اولین روروئک سوار شدن ویاناجونم
23 بهمن 91 روز دو شنبه
سلام جوجوی ناز من روز دوشنبه بعدازظهر حدود ساعت 2:30 من و شما و بابا سامان به فرودگاه رفتیم برای استقبال از پدری و مامانی و عمو پیمان که از نوزدهم رفته بودن مشهد،و شما هم که تو فرودگاه با هر پرسنلی که نازت میداد حسابی با خند ه هات دلبری میکردی
عمو پیمان از مشهد تماس گرفت و گفت که داره برات یک روروئک میخره وقتی هم که رسیدن اول اومدن خونه ما تا روروئک شما رو بهتون تقدیم کنن.دستشون درد نکنه
بنابراین شما در4 ماه و 11 روز برای اولین باردر روروئک نشستی کوچولوی ناز مامان آنی
ولی خوب از اونجایی که شما دوست داری مزه هرچیزی رو بچشی بهداز چند ثانیه شروع به خوردن روروئک کردی
جوجوجون بزرگ شدی ازت میپرسم مزه روروئک چه طور بود
روز جمعه هم قبل از اینکه ناهار بیرون بریم گذاشتمت تو روروئک ولی مثل اینکه مزش هنوز زیر زبونت بود
من هم گذاشتمت روی مبل و برات توضیح دادم که روروئک برای سوار شدنه نه خوردن.....
عاشقتم جوجو