ویاناجون و اسباب بازی های جدیدش
سلام ویانای کوچولو و شیطون من
این روز ها حسابی بازیگوش شدی و من خوشحالم که یه کوچولوی وروجک و شیطون و دوست داشتنی دارم
من و باباسامان چند روز پیش این 4 چرخه که نمی دونم اسمش رو باید موتور بذارم یا ماشین
رو برات خریدیم صبح همون روز من این ماشین رو برات دیده بودم ولی مطمئن نبودم که حتما خوشت بیاد و جذبت کنه و جالب اینکه تو فروشگاه اسباب بازی خودت بین بقیه انتخابش کردی و خوشت اومد و درجا هم توش نشستی و دیگه هم پیاده نشدی که نشدی
اینجا هم که دیگه اومدیم خونه و حالا حسابی سرت گرم شده البته فکرش رو نمیکردیم که باید خودمون تمام مدت بچرخونیمت و یه کار به کارهای خودمون داریم اضافه میکنیم
این عروسک موزیکال رو هم پدری وقتی از کرمانشاه برمیگشت برات سوغات خریده بود که خیلی بهش علاقه داری و همش دوست داری روشنش کنی و وقتی اون داره میخونه و میرقصه باهاش شادی میکنی و چرخ میزنی
این هم زرافه ای که تو فروشگاه ایران کتان برات خریدم
و این هم عروسک حاجی فیروز که دوباره برات شیرین شده و دوست داری روشنش کنی و باهاش برقصی
و این هم چند تا عکس از موتور سواری ویاناجونی