شیطونی جوجو و سکسکه کردن جوجو
سلام جوجو ی ملوس شیطون
15 شهریور وقت دکتر داشتم مثل همیشه سامان جون میره و دفترچه منو میذاره و من غروب میرم مطب تا
زیاد اونجا نشینم آخه زود خسته میشم وقتی هم که رفتم پیش خانم دکتر و خواست مثل همیش صدای
قلب کوچیکت رو بشنوییم اینقدر شیطونی میکردی و وول وول میزدی که نمی شد و خانم دکتر گفت :
وای این تو چه خبره؟ منم گفتم :یه وروجک شیطون تو دل منه که یه لحظه آروم نمیگیره و همش داره چرخ
میزنه و مشت و لگد
همون شب هم اومدم خونه موقع خواب سکسکت گرفته بود من میدونستم که جنین در ماههای آخر
سکسکه میکنه ولی خوب حس کردنه چیزهایی که آدم میدونه وقتی هم تجربه میکنه لذت بخشه به شرطی
که جوجوی من تو اون لحظه اذیت نشه
در هرصورت با شیطونی ها و حرکت های تو نازنین شب ها خوابیدن خیلی خیلی سخت شده ولی خوب
یکی از زیباترین لحظه های بارداری حرکت جنین تو دل مامانشه چون نشونه سلامتی این کوچولوی شیطونه یه عالمه دوست دارم کوچولوی شیطون(مامان آنی)