اومدن عمه فتانه جون و محمدجون
ویاناجونم
نمی دونم دوشنبه بود یا سه شنبه هفته قبل بود که عمه فتانه جون تلفن کرد و گفت که اومده ایران ، وقتی این رو شنیدم از خوشحالی داشتم پر در میاوردم آخه من عمه فتانه رو خیلی خیلی دوست دارم همینطور محمدجون شوهر عمه فتانه رو که برام بوی بابام رو میده چون یه عالمه خاطرات قشگ از بچه گیهام باهاش دارم
خلاصه اونها 5شنبه 12 اردیبهشت به ما افتخار دادن و یک روز اومدن خونه ما و برای هفته بعدش مارو دعوت کردن به ویلای برادر محمد جون تو تنکابن ،و که اونجا عمو فریدون و زن عمو فرح رو هم دیدیم و برای ناهار هم به ویلای برادر دیگه محمد جون در نور رفتیم تعطیلات خیلی خیلی خوشگلی شدو خیلی بهمون خوش گذشت
این هم ویانا تو بغل محمد جون عزیز و دوست داشتنی وقتی خونه ما بودن
این عکس هم تو ویلای داداش محمد جون در نور که هفته بعد ما اونجا بودیم
البته شب پنجشنبه با عمو فریدون به ویلای دوستش آقای دکتر رجب زاده رفتیم و صبح بعد از صبحونه پیش آذر جون جاری عمه فتانه رفتیم که اون روز خیلی هم زحمت کشیدن و پذیرایی کردن
چند تا از عکس ها رو هم در ادامه مطلب گذاشتم
اینجا هم ویانای وروجک منه که داره با خوابیدن کشتی میگیره و تا موقع برگشتن نخوابید